کد مطلب:276095 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:409

شمس عالمیان




دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد

میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد



به اشك دیده نوشتم هزار نامه برایت

مگر كه نامه بیچارگان جواب ندارد



نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان

بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد



به آسمان جمالت ستاره نازیباست

كه تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد



نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان

شكوه صف زده مژگان تو شهاب ندارد



تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفكن

كه آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد





[ صفحه 70]





هر آن كسی كه به دل عشق روی ماه تو دارد

به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد



چو سر ز خاك بر آرد به عرصه گاه قیامت

به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد



محاسبات الهی اگر چه سخت و دقیق است

محب یوسف زهرا غم حساب ندارد



اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد

یقین اثر به دل و سینه كباب ندارد



به ناله دل سوزان هاشمی نظری كن

اگر چه تاب نگاهت دل خراب ندارد